8 واقعیت باور نکردنی درباره هنرپیشه مشهور سینما
به گزارش وبلاگ دیدنی ها، خبرنگاران: زندگی چارلی چاپلین با 8 واقعیت باور نکردنی همراه بوده است از کمال گرایی تا نابودی رابطه با مارلون براندو
سر چارلز اسپنسر چاپلین معروف به چارلی چاپلین در 16 آوریل 1889 در لندن به دنیا آمد. اگرچه چارلی چاپلین بیشتر به دلیل هنرنمایی در فیلم های کلاسیک کمدی معرفی شده اما او کارنامه درخشانی در سینما دارد. فعالیت چاپلین در سینما از سال 1899 و در سن ده سالگی آغاز شد و تا سال های خاتمهی عمر او ادامه پیدا کرد. آقای چاپلین نه تنها سه جایزه اسکار را به تالار طولانی افتخاراتش اضافه کرده بلکه سابقه کارگردانی، تهیه کنندگی، فیلم نامه نویسی، تدوینگری و حتی آهنگسازی را هم در کارنامه اش ثبت کرده است.
چارلی چاپلین به واسطه جذاب ترین فیلم های کمدی کلاسیک تاریخ سینما به یکی از محبوب ترین بازیگران قرن بیستم تبدیل شده و فیلم های پس از یک قرن هنوز هم تماشایی به نظر می رسند. اما میراث چارلی چاپلین فراتر از دستاوردهای سینمایی بوده و نشانه هایی از تاثیرگذاری او را می توان در فرهنگ روزمره و جامعه هم پیدا کرد. تعدادی از فیلم های او هنوز هم در لیست بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما قرار دارند و فیلم هایی مانند پسربچه و روشنایی های شهر در تحت تاثیر قراردادن مخاطب هنوز هم پیشرو هستند.
زندگی چارلی چاپلین لحظات جذاب بسکمک داشته که توانایی های او در دنیای سینما را نشان می دهد. اما کارنامه کاری پیچیده آقای چاپلین حقایق جذابی هم دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. در ادامه با حقایق باورنکردنی زندگی چارلی چاپلین که نمی دانید را بررسی می کنید.
چارلی چاپلین به شدت کمال گرا بود
افرادی که تاریخ سینما را با دقت بیشتری مطالعه کرده باشند این حقیقت جذاب درباره زندگی چارلی چاپلین را می دانند. کمال گرایی شاید بزرگترین ویژگی هنری چارلی چاپلین به عنوان یک کارگردان و بازیگر کمدی باشد. بنابراین آثار او به شکل تصادفی به بهترین فیلم های کمدی تاریخ سینما تبدیل نشده اند. چاپلین با دقتی مثال زدنی به جزییات توجه می کرد و حتی وقتی متوجه می شد همه چیز کاملا مناسب به نظر می رسد همچنان به برداشت های متعدد سینمایی ادامه می داد. چاپلین انتظار داشت ویژگی های شخصیتی او در سایر همکارانش هم دیده شود.
بنابراین اگر بازیگری با همه وجود برای هنرنمایی در فیلم او تلاش نمی کرد، مورد بازخواست قرار می گرفت. روایت جذابی پیرامون همکاری با چارلی چاپلین وجود دارد که مرور آن هیجان انگیز به نظر می رسد. نقل است که چاپلین از هنرنمایی بازیگر نقش اصلی زن فیلم روشنایی های شهر ناراضی بود. بنابراین در آستانه خاتمه فیلم برداری فیلم او را اخراج کرد و برای پیداکردن بازیگر جدید وارد عمل شد. اما او در نهایت نتوانست بازیگر مناسب دیگری برای این نقش پیدا کند و به همین دلیل همان زن بازیگر را با حقوق بیشتری استخدام کرد!
فیلمی که رابطه چارلی چاپلین و مارلون براندو را ویران کرد
مارلون براندو همیشه یکی از شیفتگان چارلی چاپلین بود. در نهایت فرصتی فراهم شد تا این بازیگر افسانه ای در کنار اسطوره تکرارنشدنی نسل های قبلی سینما قرار بگیرد اما نتیجه این همکاری چندان جذاب نبود. مارلون براندو که پیشنهاد هنرنمایی در فیلم کنتسی از هنگ کنگ را پذیرفته بود در نهایت فرصت همکاری با چارلی چاپلین را پیدا کرد. اما نخستین تجربه کارگردانی یک فیلم رنگی از سوی چارلی چاپلین که با هنرنمایی مارلون براندو همراه شد، فیلم جذابی نبود. منتقدان این فیلم را دوست نداشتند و تماشاگران هم استقبال جالبی از آن نکردند.
بنابراین مارلون براندو و چارلی چاپلین با یکدیگر اختلاف نظر پیدا کردند. نه تنها مارلون براندو به بازیگری که روزی رویای حضور در کنار او را داشت لقب بیمار سادیستی را داد بلکه چالی چاپلین هم بدترین توهین ها را به او تقدیم کرد. فیلم کنتسی از هنگ کنگ دو بازیگر افسانه ای تاریخ سینما را برای همیشه از یکدیگر متنفر کرد.
چاپلین کودکی سختی داشت
آقای چاپلین مانند بسکمک از آدم های پیروز در کودکی روزهای سختی را پشت سر گذاشته بود. اگرچه پدر چارلی چاپلین به واسطه خوانندگی و اجراهای گوناگون زندگی جذابی داشت اما هرگز به پسرش کمک نمی کرد و رابطه این پدر و پسر در بدترین حالت ممکن دنبال می شد. بنابراین کودکی چارلی چاپلین به شدت نگران کننده به خاتمه رسید. چاپلین که در کودکی طعم فقر را چشیده بود شانس زندگی در کنار مادرش را هم نداشت. چراکه مادر چاپلین وقتی او کودک بود راهی تیمارستان شد و تنها چند سال پس از آن درگذشت. زندگی سخت چاپلین در فیلم های او قابل احساس است.
چاپلین با فاصله دریافت از سینمای صامت مخالف بود
اگرچه بسکمک از فیلم های چاپلین به عنوان آثاری صامت شناخته می شوند اما در دوران هنرنمایی او نوبت به ساخت فیلم هایی با حضور صدا هم شد. به همان میزان که ساخت فیلم هایی با وجود صدا یک انقلاب بزرگ برای سینما بود، چارلی چاپلین علاقه ای به استفاده از این قابلیت خیره کننده نداشت. او تصور می کرد وجود صدا در فیلم های سینمایی واقعا ضروری نیست و سینمای صامت برای نشان دادن همه آنچه نیاز است هم کافی به نظر می رسد. با این حال چاپلین در شرایطی فیلم روشنایی های شهر را ساخت که صدا وارد سینما شده بود.
این فیلم با وجود عدم استفاده از صدای بازیگران به افکت های صوتی مجهز شده بود. با وجود عقب ماندگی غیرقابل انکار فیلم روشنایی های شهر این فیلم پیروز شد به یکی از بهترین آثار کارنامه کاری چارلی چاپلین تبدیل شود و یکی از محبوب ترین فیلم های قرن بیستم هم لقب می گیرد.
چاپلین به موسیقی وابسته بود
وقتی نام چارلی چاپلین مطرح می شود بسکمک از مردم به هنرنمایی های خیره کننده او در فیلم های کمدی اش اشاره می کنند. اما چاپلین تنها در فیلم های کمدی هنرنمایی نکرده بود و یک آهنگساز و نوازنده باتجربه هم لقب می گرفت. شاید جالب باشد بدانید که بخش قابل توجهی از موسیقی متن فیلم های چارلی چاپلین توسط خود او ساخته شده اند. با وجود این که چاپلین در نت خوانی مشکل داشت اما ایده های موسیقیایی خیره کننده ای مطرح می کرد که در نهایت توسط بهترین نوازندگان اجرا می شدند. بنابراین بسکمک تصور می کردند موسیقی متن فیلم های چاپلین حاصل کار سایر نوازندگان است اما همین نوازندگان نقش چاپلین را بیش از حد کلیدی می دانستند.
چاپلین و حواشی فیلم دیکتاتور بزرگ
شاید فیلم دیکتاتور بزرگ مشهورترین و محبوب ترین فیلم چارلی چاپلین باشد. گفته می شود اگرچه این فیلم به تمسخر بی حد و حصر آدولف هیتلر، رهبر حزب نازی، می پرداخت اما دیکتاتور آلمانی شخصا از هواداران جدی چاپلین بود. فیلم دیکتاتور بزرگ که نامزد تعدادی از مهم ترین جوایز آکادمی اسکار هم شد، نقدهای متفاوتی را دریافت کرد. بسکمک ترکیب هنر و سیاست توسط هنرمندی مانند چاپلین را نادرست می دانستند و البته گروهی هم بودند که مبارزه او با ناسیونال سوسیالیسم یا همان فاشیسم را تحسین می کردند.
سایه کمونیسم به چارلی چاپلین هم رحم نکرد
فیلم موسیو وردو که در سال 1947 اکران شد شاید جنجالی ترین فیلم چارلی چاپلین باشد. این فیلم که داستان زندگی یک قاتل زنجیره ای را روایت می کرد مورد توجه اعضای آکادمی اسکار هم قرار گرفت اما انتقادهای بسکمک را هم دریافت کرد. چاپلین که در این فیلم به انتقاد از سازوکار سرمایه داری پرداخته بود با اتهام کمونیست بودن روبرو شد. اگرچه در ابتدا به نظر می رسید این اتهام نمی تواند تاثیر خاصی روی زندگی حرفه ای چارلی چاپلین گذاشته و او را به حاشیه ببرد اما در نهایت این اتفاق رخ داد و بسکمک اعتقاد دارند کارنامه هنری چاپلین به بعد و قبل از این فیلم تقسیم می شود.
انتقادهای متعدد چاپلین از سیاست های آمریکا و به ویژه رفتار حاکمیت این کشور با کمونیست ها باعث شد تا آمریکایی ها در برابر این بازیگر محبوب قرار بگیرند. بنابراین جیمز مک گراندی، دادستان کل ایالات متحده، در سال 1952 و 5 سال پس از اکران فیلم موسیو وردو حق ورود چارلی چاپلین به آمریکا را از او گرفت. دادستان کل آمریکا مدعی شده بود اسناد محرمانه بسکمک دارد که نشان می دهد چاپلین می تواند تهدید بزرگی برای کشور او باشد اما بعدها مشخص شد که این ادعای مک گراندی کاملا واهی بوده است.
با این حال چارلی چاپلین هیچ تلاشی برای ورود به آمریکا نکرد و برای بیست سال سفری به این کشور نداشت. در نهایت و پس ازآن که آکادمی علوم و هنرهای سینمایی از او دعوت کرد تا برای دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری به آمریکا سفر کند، چاپلین دوباره روی خاک آمریکا قدم زد. چاپلین با وجود همه انتقادهایی که از سیاست های ایالات متحده داشت، هرگز یک آمریکاستیز شناخته نشد.
سرنوشت تلخ تابوت چارلی چاپلین
چاپلین در سال 1977 درگذشت. یک سال پس از آن که او در هشتاد و هشت سالگی جان خودش را از دست داد، دو سارق با حمله به تابوت او، قبر او را ویران کردند و تابوت را ربودند. آن ها که تصمیم داشتند با کمک گروگانگیری از چاپلین مرده از همسر او اخاذی کنند در نهایت دستگیر شدند. اگرچه این دو سارق هیچ آسیبی به تابوت چاپلین نزده بودند اما تابوت این بازیگر بزرگ در شرایطی به آرامستان بازگشت که پس از دفن دوباره با بتن محکم شد تا چنین حوادثی تکرار نشود.
منبع: اقتصادنیوز